آیه 5 سوره مزمل
<<4 | آیه 5 سوره مزمل | 6>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن) را بر تو القا میکنیم.
به یقین ما به زودی گفتاری سنگین [چون آیات قرآن] به تو القا خواهیم کرد.
در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم.
ما به تو سخنى دشوار را القا خواهيم كرد.
چرا که ما بزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«قَوْلاً ثَقِیلاً»: سخن سنگین. مراد قرآن است. سنگین، دو معنی دارد: الف - دارای رزانت لفظ و متانت معنی. ب - دارای تکالیف و وظائف و اوامر و نواهی سنگین بر دلها، و مشکل از نظر تبلیغ مقاصد و تبیین محتوا.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.
نکته ها
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از
«1». كافى، ج 2 ص 614.
جلد 10 - صفحه 265
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.
پیام ها
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». حشر، 21.
«3». اعراف، 142.
«4». اسراء، 82
جلد 10 - صفحه 266
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5»
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ: بدرستى كه ما زود باشد كه وحى كنيم و نازل نمائيم بر تو، قَوْلًا ثَقِيلًا: كلامى سنگين مشتمل بر تكاليف شاقه از امر و نهى و وعد و وعيد و حلال و حرام و حدود و احكام، كه گران است حمل آن بر مكلفان، خصوصا بر كفار. 2- سهل است بر لسان، ثقيل است در ميزان به جهت كثرت ثواب. 3- مراد به ثقل، عظمت شأن و رفعت مكان باشد. 4- مراد ثقل، وحى باشد كه بسيار دشوار است به مرحلهاى كه در شدت سرما به نزول وحى، از جبين مبارك عرق مىچكيد. و اگر بر شترى سوار بود، دست و پاى شتر خم گشتى، و روى مبارك برافروختى، زيرا كلامى، اثقل و اعظم و اكمل خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»
ترجمه
اى جامه بر خود پيچيده
برخيز در شب مگر اندكى
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.
تفسير
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه
جلد 5 صفحه 293
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى
جلد 5 صفحه 294
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا سَنُلقِي عَلَيكَ قَولاً ثَقِيلاً «5»
بدرستي که زود باشد که ما القا ميكنيم بر تو قول سنگيني.
در معناي قول ثقيل اقوال بسياري گفتند و آنچه بنظر نزديكتر ميآيد اينكه ابلاغ رسالت بر آن حضرت و دعوت بتوحيد و احكام دين بسيار سنگين بود زيرا مبعوث بر كافه جن و انس آنهم در دوره جاهليت که سرتاسر دنيا را كفر و شرك گرفته و عادات جاهليت در آنها رسوخ كرده آنها را برگردانيدن بسيار ثقيل بود، بلكه ميتوان گفت که اينکه آيه شريفه راجع بنصب خلافت امير المؤمنين است بدو قرينه
جلد 17 - صفحه 249
يكي آنكه بعد از بعثت حضرت رسالت بوده که مأمور تبليغ شده و ديگر اينكه سنلقي خبر از آينده ميدهد و لذا بعض مفسرين گفتند: اينکه سوره مكي بوده، بعضي گفتند: مدني بوده، بعضي گفتند مكي و مدني بوده و نصب خلافت امير المؤمنين بعد از اعمال حج و مراجعت بمدينه در غدير خم شد و پيغمبر هم ميدانست که نوع مسلمين بالاخص منافقين يا امير المؤمنين خوشبين نيستند چون نوع بستگان آنها در بدر و حنين و احد و احزاب بدست علي كشته شده بودند و لذا خداوند بنحو تهديد ميفرمايد: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ إِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ و همچنين بر مسلمين هم ثقيل بود قبول ولايت چنانچه منكر شدند و كردند آنچه كردند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 5)- سپس هدف نهایی این دستور سخت و مهم را چنین بیان میکند:
«ما به زودی سخنی سنگین را به تو القا خواهیم کرد» (انا سنلقی علیک قولا ثقیلا).
سنگین از نظر محتوا، و مفهوم آیات! و بیان مسؤولیتها.
سنگین از نظر تحمل آن بر قلوب و دلها، تا آنجا که قرآن در آیه 21 سوره حشر میگوید: «اگر این قرآن را بر کوهها نازل میکردیم آن را خاشع و از هم شکافته میدیدی»! سنگین از نظر تبلیغ، و مشکلات راه دعوت! و برنامهریزی و اجرای کامل آن! سنگین در ترازوی عمل و در عرصه قیامت.
ولی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و یاران اندکش با استمداد از تربیت قرآن مجید، و استعانت به نماز شب و استفاده از تقرب به ذات پاک پروردگار، توانستند بر تمام این مشکلات فائق آیند، و بار این «قول ثقیل» را بر دوش کشند و به منزل مقصود برسانند!
فضیلت نماز شب:
این آیات بار دیگر اهمیت شب زندهداری، و نماز شب، و تلاوت قرآن را در آن هنگام که غافلان در خوابند گوشزد میکند، عبادت در شب، مخصوصا در سحرگاهان و نزدیک طلوع فجر، اثر فوق العادهای در صفای روح، و تهذیب نفوس، و تربیت معنوی انسان، و پاکی قلب و بیداری دل و تقویت ایمان و اراده، و تحکیم پایههای تقوا در دل و جان انسان دارد.
ج5، ص314
به همین دلیل علاوه بر آیات قرآن در روایات اسلامی نیز تأکید فراوان روی آن شده است.
از جمله در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «سه چیز از عنایات مخصوص الهی است: عبادت شبانه (نماز شب) و افطار دادن به روزه داران، و ملاقات برادران مسلمان».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم